خلاصه داستان غریبهای در خانه
غریبهای در خانه داستان زنی خانهدار و آرام به نام کرن از طبقهی مرفه است که در یک خانهی زیبا زندگی میکند و همراه همسرش زندگی آرامی دارد؛ اما این آرمش با توفانی عجیب مواجه میشود. شبی تام، همسر کرن به خانه میآید و متوجه میشود همسرش درحالیکه هیچکدام از وسایلش را برنداشته و در خانه را هم قفل نکرده است با ماشین خانه را ترک کرده و هیچ یادداشتی هم از خود نگذاشته است. همزمان پلیس در آنسوی شهر جایی که محلهی مناسبی برای زنی مثل او بهحساب نمیآید گزارشی از یک تصادف دریافت میکند. زنی که هیچ مدرک شناساییای همراهش ندارد با سرعتی دیوانهوار رانندگی میکرده و پس از رد کردن دو چراغقرمز ماشینش را به تیر چراغبرق کوبیده است. همزمان تام پس از تماس با دوستان همسرش با پلیس تماس میگیرد تا گمشدن همسرش را گزارش دهد. چند لحظه بعد پلیس در خانه میآید و معلوم میشود کرن تصادف کرده است. او از تصادف زنده بیرون میآید، اما اتفاق عجیبی افتاده او هیچچیز از تصادف به خاطر نمیآورد و برای خودش، همسرش و پلیس سؤال است که او در آن منطقه از شهر چه میکرده؟ اما اتفاقات پیچیدهتر از این حرفهاست. پایینشهر چند پسر جوان جنازهی مردی را پیدا میکنند که در رستورانی متروک افتاده است. مردی که سه گلوله به او شلیکشده است، اما چه ارتباطی بین تصادف کرن و قتل مرد وجود دارد؟